بیست و هشتم صفر یادآور خاطراتی است:
اول: مدینة الرسول یکپارچه ماتم است در رحلت بزرگترین فرستاده الهی، رسول مکرم اسلام(ص).
یکسو داغدار شدن اهل بیت رسالت در غم از دست دادن این سفیر عشق و محبت قرار دارد و دیگر سو شادمانی پنهانی منافقین از برداشته شدن بزرگترین مانع، در راه هوا خواهی ها و زیاده طلبی ها.
ایشان آرام و موذیانه در سقیفه ای! خزیده و راههای نفوذ به مناصب، و نقشه های شوم تسلط بر منابع قدرتِ حکومت اسلامی را بررسی میکنند.
اما میدان چندان هم خالی نیست و خواص اهل حق( علی و فاطمه سلام الله علیهما و معدودی از حواریون ایشان) بیکار ننشسته و دست روی دست نگذاشته اند و مبارزه ای نابرابر، برای حفظ ارزشها را آغاز کرده اند.
منافقین و از دین برگشتگان اما، مصمم اند در مسیر باطل خویش که بر همه چیز پای بگذارند، حتی به قیمت انحراف صراط مستقیم، حتی به بهای حذف فیزیکی و ترور! مدافعان ولایت با استفاده از غبار آلوده کردن فضای جامعه اسلامی، آری فتنه!!
دوم: مدینة الرسول غوغایی بپاست، نوه دختری رسول مکرم اسلام و سبط اکبر، امام مجتبی(ع) به شهادت رسیده است. خاندان رسالت، خواهان دفن پیکر پاک سلاله نبوت در کنار قبر شریف رسول خدایند اما... منافقین و سران فتنه(که حالا دیگر
نقاب از چهره افکنده اند و آشکارا از فتح همه سنگرهای حکومت اسلامی دم میزنند) به مقابله علنی با اهل بیت آمده اند و اجازه دفن پیکر مطهر امام(ع) را نمیدهند و برای اینکه قرائت سخیف خویش، مبنی بر اینکه هیچ ارزش مطلقی وجود ندارد
و هیچ چیز و هیچکس مقدس نیست! را به اثبات برسانند در اوج وقاحت و بی شرمی بدن پاک و مطهر امام(ع) را تیرباران میکنند...
وای بر من، جریان نفاق دیگر نفاق نیست، دشمن است.
درس است! تاریخ خونرنگ اسلام که به خون عزیزترین و صالحترین انسانهای روزگار رنگ خورده است.
مباد که منافقین دیروز و فتنه گران و منحرفین امروز عرصه جولان بیابند که اگر بیابند« لا یرقبوا فیکم الٌا و لا ذمٌة»/توبه8/ چیزی از ارزشها مصون نخواهد ماند، مراعات هیچ چیز و هیچکس را نخواهند کرد.
تاریخ درس عبرت میدهد.
گفتم فتنه! گفتم انحراف! گفتم دشمن!
کسی گفت انتخابات؟؟!